حالا میخواد هرچی باشه عشق بعدیت هرکی باشه منتظرت میمونم من خسته میشی میدونم من
بهت قول میدم سخت نیست لااقل برای تو راحت باش دورم از تو و دنیای تو راحت باش هیچ کس نمیاد جای تو دلشوره دارم من واسه فردای تو
وای از این وابستگی دلو سپردم دست کی دست تو که فقط با حرف میتونی رامم کنی راهشو میدونستی و آخرم تونستیو فکر نمیکردی بشه که راحت منو خامم کنی
یادته آرزو میکردی یه روز تو خیابون آدما بشناسنت چه دری به تخته خورده که الان عینک دودی زدی نشناسنت اون کلاه لبه دار گنده رو میکشی روی سرت نشناسنت نشناسنت …
من چشم بستم رو دلم اصلا برام راحت نبود
خیلی وقته دیگه از هیچکسی تو این دنیا حرفای قشنگه عاشقانه قشنگه عاشقانه حرفای قشنگه عاشقانه نشنیدم حیف ...
از من فقط یه اسم مونده و یه سایه اما میدونم هیشکی جز من متهم نیست این اعتراف آغاز یک پایان تازس
من با تو صد نفرم دنبال دردسرم به تو که فکر میکنم از خودم بی خبرم وقتی از دست میرم دستاتو میگیرم به من که فکر میکنی از خوشی میمیرم
یه دونه حساس من عشق من خاص من چقده میایم ما به هم بذار همه بدونن
یادت میوفتم با گریه میخندم رو کل دنیا چشمامو میبندم رو هرچی دارم حتی رو آیندم چشمامو میبندم
یه روزی میفهمی چقدر به من بد کردی میدونم ... نمیخوام بباره بارونی که دلگیره از روزی که رفتی بهونتو میگیره این قلب وامونده هنوز رو عشق تو گیره میدونم ...
ای کاش که چشمات منو تنها نمیذاشت قلبت نمیرفت پی دیوونگی هاش ای کاش غرورت رو دلم پا نمیذاشت
علی علی تو به والله تمام منی دل ببری همه شب ماه تمام منی
شب مهتاب که مهتابم نیومد نشستم تا سحر خوابم نیومد
از تو نشان آمده شاه جهان آمده کل بکشان کف بزن راحت جان آمده
من جلد تو هستم بر بام تو هستم تو شمس منی من خورشید پرستم
من کشتم اون منه صاف و ساده دل روشنه اونی که دم از عشق میزنه اون که قلبمو خون کرد من کشتم اون کسی که تنها سهمش دلواپسی از خودی و از هر کسی حال و روزش درد
یه ساله باهامه یه دردی که کهنس رسیدی نذاشتی تازه بشه یه ساله باهامه ...
عاشقی یه نفره یعنی خوابت نمیبره یعنی جونتو بدی براش ولی بذاری بره عاشقی یه طرفه یعنی دل با تنهایی طرفه یعنی خوب بدونی که زندگیت دیگه بی هدفه
با اینکه دست من خالیه اما با عشقت هر چی که میخوامو دارم توی بیداری از من دوری اما تورو هر شب توی رویام دارم
کجا درد تو از تنم بیرون میره چرا غمم تموم نمیشه چه دور از من باشی چه با من تنها شی همین حال من همیشه
اینجا شلاق و زنجیر اینجا آسمون کوتاه اینجا سقف آرزوها به بلندی یه آهه
یکیو دارم از عشقش بگم هر چی کمه هر چی بگم اون داره یکیو دارم حواسش به منه عشقِ منه عاشقِ بیماره
این نبض قلب خستم به تو بستگی داره یه حال خوبی تو نگاته وابستگی داره
هر بار این عطر جادویی پیچیده بی خبر هر جا یه ردی مونده تو تاریخ مثل دیدار آدم و حوا
اینجا تهرونه ، شهر خوشبختی شهر شام و نهار آماده واسه کوچ کرده ها این شهر گوشه گوشه اش ، سعادت آباده
دل میکنی آسون مهتابو میدزدن عاشق شدن درده تو لحظه ی رفتن از پنجره میری چشمامو میبندم تقصیر بارون نیست با گریه میخندم
پر تاریکی شده ذهنت خودتم خسته ای از دست تو یه حبابه همش یه خوابه ...
کسی جز ما دوتا بازی عشقو نمیدونه مث تو کمیابه نگاهت جذابه اگه حتی خوابه چقدر این حس نابه
تنها نذار ، این دیوونه رو خالی نکن ، تو این خونه رو
تو زیباترین اتفاق زندگیمی، تو دلیل خنده هامی، تو روز و شب و هفته ها و سال هامی، تو تموم لحظه هامی
جنونه عشق تو عین جنونه هرکی میاد نمیمونه هرکی میاد نمیتونه
آزادی من بهت حق میدم من تورو بخشیدم آزادی هر چیشه تقدیرم من خود تقصیرم آزادی
فقط میمونه رد پایی که دور میشه ازت همه ی آرزوم همه ی آبروم اینه که کاش که نفهمن که تو بودی آرزوم
وای طرفدارتو میترسونی از دوری داری دق میدی منو خب مگه مجبوری
هیچ کدوم دلیل این غرورو نمیدونیم گفتی همیشه دوست معمولی بمونیم نفهمیدی عشق این چیزا سرش نمیشه اگه بخوای بری الان دیگه نمیشه
بیا بشین پیش من، ببین ترک خورده این دلم، میخوام برم یه چیزی میگه نه
میترسم که دلم بره برات تو این چیزا توافقی نباشه، یه حرفایی میزنی جدیدا که میگم نکنه تلافی باشه
خیلی خوبه که داری زندگی میسازی، منو تو شدیم دیگه خطایِ موازی، برو باش اصلا با هر کی شادی، تو مدلت همینه حزبِ بادی
قلبم مال خود خودته عشقم میزارمت رو دوتا چشمم کاش بمونی تو برام عزیزم مگه این دل دست برداره تورو خیلی دوست داره کاش بمونی تو برام
ای وای! ای وای! با این که می دونم نمیاری نه؛ رو حرفام
وای دلم وای دلم وای دلم ساده بود
شاید اونم که براش تو بهترینی که براش مهم ترینی کی میدونه کی میدونه
انقد گفتم باش گفتم باش گفتم که در هرچه اصراری کنم یاد تو می افتم
با خاطراتت کاری کردی که از یاد من هیچوقت نره این شب بغضم اگه بشکنه از دوریت بارون میگیره رو سر این شهر
اون که یک سال پشت هم ممتد بی دلیل و بهونه؛ خیلی بد… زنگ آخر منو کتک میزد من باهاش کار دارم این روزا
آخه کی پای این یکی شدن همه دنیاشو داده مثل من تو بگو تو بگو تو بری خاطره هات یک شبه آبم میکنه خونمون وقتی بری خونه خرابم میکنه
دوراهی رسیده به من نمیخواد ازم رد بشه دو راهی رسیده به من منو تو خودش میکشه
صبورم ک باشم نه طاقت ندارم نبینم تورو اگه سنگ بارید اگه سیل اومد تو بی من نرو اگه خیلی سخته اگه خیلی دوره اگه حتی دیر همین چند ساعت همین دلخوشی رو تو از من نگیر
قربان او که نازی ندارد با من خیال بازی ندارد قربان او که زیباترین ست قلبم کنارش رازی ندارد
بعد تو با دنیا وداع کردم بغضی حریف التماسم نیست خواب و خوراک از روزگارم رفت بعد تو به چیزی حواسم نیست
نبین الان خستم یه روزی غوغا میکنم میدونی من دری نمونده که برات وا نکنم
من الان این حالو دارم یه بی قرارم تورو ندارم کجای شهرو پا بذارم اسمتو نیارم
منو از این شبای نیلوفری از خواب خوش تا به کجا میبری نفس تویی و بس فقط بمان کنار من همیشه
لیلی بی عشق کجایی تنهام آخه به جونت وصله نفس هام
من دلشکسته ترک وطن کردم خونین و خسته ترک وطن کردم سهمی از این شکار ندارم چون من طعمه شکار شما بودم
باقیش همه غم بود همش یکی کم بود همون یکی انگار تموم عالم بود
پر از افتخاری تهران همیشه بهاری تهران همه خوباشو رو کردی بگو دیگه چی داری تهران
هر روز ی روز جدیده برای آواز خوندن هر روز ی روز جدیده برای زنده موندن
ای گم ترین راهم غمگین ترین آهم ای زخم دلخواهم ای خواب کوتاهم
رد پاتو گریه شستو همه دورمن به جز تو تو غلط کردی بری که گم کنم راه درستو
الله من سفید دنیام سیاه الله دل نمیشه سر به راه
این شناسنامه باطلم کرده دنیا هر کاری که میشد دو روزه با دلم کرده
سخته بفهمی همه عمرت تلف شده من یه درختم که عاشق تبر شده با این که میدونه زخمیش میکنی میخواد تورو بغل کنه
همه ی درارو بستم کسیو جا تو نذارم بیا بی معرفتم تو یه دری وا کن برا من هر کی میپرسه میگم مرده برام این طرفا نیست میدونی تو دل واموندم ولی این خبرا نیست
نرو زندونیت کنن باز گم نشو تو فکر پرواز نذار بمونه غمت رو دلم عشق دردسر ساز
نترس از هیچی تو تا وقتی باشی من هستم نمیخوام ببیننت آدما یه وقت نگیرنت از من
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود اونکه عاشقش بودم اما عاشقم نبود یکی بود که الان نیست میدونم نگران نیست اما من حالم بده تو قلبم ضربان نیست
نمیدونی شاید که وابستتم نمیدونی شاید که دیر میرسی نمیدونی اینجا یکی چشم براست داره میمیره از دلواپسی
نمیخوام بشنوم حرفاتو دیگه فکر منو از سر وا کن آره نمیخوام باشم اصلآ با تو ببین کی ضرر کرده ، من یا تو
آره اشتباه بود هرچی بین ما بود از تو قلب من برو برو اسمتم نباشه دیگه آخراشه
دوست دارم دوست دارم هنوز عشق منی میدونم منو از یاد میبری بهونه نفس کشیدنم تویی
قلبم واسه تو اگه نکوبه بودنش چه فایده داره من من تو رو دوست دارم هنوزم هر چی که میبینم عشقه تو رو یاد من میاره
یه کاری کن نزار همه بگن دیونه ام دلتنگم ، حالم خرابه تا وقتی دلی نخوای کنار من باشی این خونه انگار رو آبه
ای داد ای داد ای داد تورو قلبم میخواد دلم از دستم رفت توی دستت افتاد ای داد ای داد ای داد چی میگن اون چشمات تورو که میبینم نفسم بند میاد
عشق یعنی هر تپش قلبت عشق یعنی حسی که دارم بهت
تو هر جوری باشی من هیچ وقت ازت نمیگذرم بی تو بگو آخه باید کجا برم هیشکی شبیه من تورو اینجوری واقعی نخواست من میدونم که عشق هنوز میون ماست
سخت بود باور اینکه دیگه نیست پیشم و رفت زود اونی که یادگار ازش فقط یه زخم موند
عالم دیگه ای داره چشات یه آرامشی داره نگات که وقتی خیره میشم بهت یهویی دل میره برات
ای وای ای وای به دلم نمیذاره از پیشت برم میدونی بدجوری دوست دارم
زورم به تو نمیرسه هر شب سکوت میکنم تو اوج میگیری که من انقد سقوط میکنم
خدا یه کاری بکن بال پرنده نشکنه بیا یه کاری بکن قایق من بی مقصده تو بگو کجا برم دردمو به کی بگم نمیدونم ...
من عاشقت شدم بهم میخندی ولی بدون تو هم یه روز دل میبندی میگی باشیم کنار هم دیگه نمیخوریم بهم
همه خوبا یه طرف تو یه طرف تو یه مرواریدی تو عمق صدف یه هدف دار شده دل تب دارم بیا نکنش وقتو تلف
کوتاه بیا دل پریشون کوتاه بیا کو تا بیاد یکی مث اون کوتاه بیا کوتاه بیا دل پریشون کوتاه بیا کو تا بیاد یکی مث اون کوتاه بیا
من بی تو یه گردابم که هی دور خودم میپیچم نفهمیدم چی بودی به جون من افتادی که من هنوزم گیجم
تو مثل خود منی حرف دلتو نمیزنی کاریش نمیشه کرد ما هر دومون مثل همیم تو مثل خود منی حرف دلتو نمیزنی من یکم زیاده خواهم کی گفته تو خیلی کمی
قد رعنای تورا بس تماشا کنم دلبر میکشد مرا چرا حاشا کنم
آهای تویی که دوری این همه تو جات تو شاه نشین قلبمه
بری که برنگردی ای عشق تو با قلبم چه کردی ای عشق من که خراب و خستت بودم یه عمر از دار و دستت بودم
عاشق نبودی دلت هری بریزه واسه اونکه عزیزه نفست بره راحت عاشق نبودی که این حالو بدونی اینکه حتی بمونی دلم تنگ بشه واست
عشق از اول اینه رسمش تا برسی رفته دل از دست ای وای از عشق سخته وصفش یه حس دیوانه کنندست
وطن ای مادر غم دیده ام وطن جان به لب رسیده ام
به سرم زده حالتو امشب خوب کنم تا صدام بزنی و بگی من خوب شدم به سرم زده حالتو امشب جور کنم تورو از غم عالم و آدم دور کنم
آرام جانم میرود از سینه جانم میبرد آتش و خاکستر شدم آخر نماندی باران عذابم میدهد دریا عذابم میدهد از ماه تنهاتر شدم آخر نماندی
یه زخمی زدی که موند ردش ترکش کردی و بعد ترکش نشست به قلبش و بعدش دیگه نشد که بشم اون آدم قبلش
گندمی روی منو حال بی قرار من مو پریشون منی تویی تو نگار من گره ابروتو من خریدارم گندمی روی من آروم و قرار من
سر من داد بزن داد و فریاد بزن تو فقط برگرد خونه تو اگه جار بزنی این دلو افسار بزنی از عشق چی میمونه
عاشقم به جون جفت مون قسم عاشقم میدونی خیلی بی کسم این دلم همیشه بیقراره توئه
دل به تلت دادم بی کلک و سادم قلبمو بهت دادم تجربه خوبه درد داره چوب اشتباهای یه آد
این به اون در از این ور رد شدی رد شد از اون در تو میگفتی عاشقت چی شد نموند پس
ای از همه زیباتر این دوتا چشمام تر میشه وقتی دور میشی ای همه دنیای من امروز و فردای من تو خود آرامشی
آهای عشق خوشگلم با تو حله مشکلم من بی تو دیوونه میشم کاش میموندی همیشه پیشم
ای دل غافل چیکار کردی تو با دل که دیگه عقلمو کامل دادم از دست
بام نبود کسی تا وقتی بام بودی در میومد اشکت اگه جام بودی این دلم یه ذره میشه واسه عطر و بوت کاشکی دست نذاشته باشه یکی دیگه روت یکی دیگه روت ...
زندگی جونم من بدون تو یه لحظه ام نمیتونم قبل تو یادم نمیادش نمیدونم تو منم عین خودت کردی که دیوونم که دیوونم ...
من سختگیرم ولی سخت میرم تو نباش و ببین چجوری میمیرم
پر پر کردم گل باغ غرورم را تا در دستان تو باشد دل تنها چنان کشتی دل غرق نگاهت شد که رفت از یاد من غم های این دنیا
نگار دردت نبینم نگار و مه جبینم نگار جون دلم محرم بشی دستت بگیرم
خالی از لطف نباشد گذری کنی از این کوچه بن بست خالی از لطف نباشد بر دل غم زده ما بکشی دست
عادلانه نیست بی تو سر کنم بی هوای تو عادلانه نیست دوری من از دست های تو هم مسیر من حال زندگیم رو به راه نیست هم مسیر من حق ما دوتا درد و آه نیست
چه کاری با من نبودنت کرد چی مونده از تو به جز یه سردرد تو کردی بهم پشت ببین دلم رو زد کشت
نفسم به تو بنده عزیزم با تو گریه میخنده عزیزم تنم از تب عشق تو داغه یخ قلب من آب شده باهات
ابدا به تو حق نمیدم که بخوای بری تنها بذاری منو اصلا بد به دلت راه نده تا من عاشقت هستم و داری منو
جان جان تو شدی لیلی این خونه جان جان با تو دل صد تای مجنونه جان جان دوتا همزادیم و دیوونه جان جان شدی شیرین به تو دل دادم
این عشقه که من و تو خوشبختیم توی دل هم رفتیم عاشقای سرسختیم عشقم این عشقه که من و تو آرومیم دیوونه ی بارونیم لیلی و مجنونیم عشقم
زحمت عشق منم رو دوش تو اینهمه حس قشنگ نوشت و چی بهتر از اینکه حسمو زمزمه کنم در گوش تو
وای دل بی قرارم دیگه دل ندارم دیگه تا کی باید این عشقو به روم نیارم وای دل بی قرارم کیو جز تو دارم توی آسمون دنیام تویی تک ستارم
گرم شده دست و دلم باز به کاری که نگو پشت زمستان دلم هست بهاری که نگو هست بهاری که نگو
از حال این روزای من پیداس خوبم که تو خوبی و میخندی دیوونه بازیام شروع میشه وقتی تو موهاتو نمیبندی
تو که از وسعت دیوانگی هایم خبر داری خبر داری خبر داری تو بیش از هرکسی روی دل عاشق اثر داری اثر داری اثر داری
فقط تو توی این شهری که حال منو میفهمی یه دنیا با دلم قهره وقتی تو با من قهری
بیا بازم اون روزا رو بیار تنگه دلم آخه زیاد بیا بزنیم تو دل جنگل من بمیرم واسه خندت
اینا همه دست به یکی کردن که تو مال خودم باشی نمیذارم تنهاشی باید عاشق هم باشیم
لیلا دارم صدات میکنم دیگه نیستی بهم بگی جون لیلا توی این شهر دیگه مثل تو واسه من از کجا میشه پیدا
کی بودی که کسی نمیتونه جاتو پر کنه
دلم تنگه واسه چشمای خوش رنگت کجایی که دلم بد جور شده تنگت
ای وای دارم عاشق میشم انگار چشات چه کاری دستم داد که بردم همه رو از یاد ای داد بیداد …
آره تصمیم اینه تنهایی آرومم اشکاتو از صورتت پاک بکن خانومم اینجا ته خطه دستامو ول کن برو دیگه نمیخوام تورو
آره تورو پیدا میکنم این شهرو شیدا میکنم آره غوغا میکنم تو فقط باش این حسه عشقه نه هوس تا وقتی که باشه نفس دیگه از هیچ چیزی نترس تو فقط باش
هم راه به محراب دلم را بلد است هم خوب رگ خواب دلم را بلد است دلتنگی توست مینوازد من را مضراب به مضراب دلم را بلد است
پیر من و مراد من درد منو دوای من فاش بگویم این سخت شمس منو خدای من شمس من و خدای من شمس من و خدای من
دووش چه خوردهای دووش چه خوردهای دلا راست بگو نهان مکن چون خمُشانِ بیگنه چون خمُشانِ بیگنه روی بر آسمان مکن روی بر آسمان مکن روی بر آسمان مکن
ای یار غلط کردی با یار دگر رفتی از کار خود افتادی در کار دگر رفتی صد بار ببخشودم بر تو به تو بنمودم
تو شدی عشق دلم خودم عاشقتم تو تاج سری قربونت برم
هر جا باشی نشونه همون جاست معنی خونه همون جاست جایی که پر شه از عطر تازه تو
تو جون منی من واست جون میدم احساس تورو از چشات فهمیدم عطر تو هنوزم همه ی دنیامه هرجا که برم خاطره هات همرامه
میمیره دلم واسه تو واسه اون نگاه خاص تو همون میشم که تو دوست داری واسه دل حساسه تو
من بعد از تو یه آدم دیگم حرفامو به آسمون میگم کی میدونه چه روزایی رو دیدم ...
ای دل دیوانه حرف دلت را میدانم ای دل دیوانه من به هوای تو میخوانم
سلطان قلب من باش باشی ای کاش در کنارت بی قرارم دل بر تو میسپارم زیبای بی نهایت رد پایت روی قلبم جا بماند حالم را خدا بداند
من قرارم میرود یار از کنارم میرود تنها شدم نو بهارم میرود صبر و قرارم میرود رسوا شدم
کجایی کجایی دلم هواتو کرده یه عکس دوتایی مونده ازت که درده هنوزم به یادت بی خواب و بی قرارم تورو تا نبینم خوب نمیشه حالم
یار منی یار منی عشق پنهان منی من ندانم که چرا دردی و درمان منی
دوباره شونه های تو دوباره های های من چه جای خوبیه آغوش برای درد های من
سرنوشت را ، باید از سر نوشت شاید این بار کمی بهتر نوشت عاشقی را غرقِ در باور نوشت غُصه ها را قِصه ای دیگر نوشت
سعدى چو جورش میبرى نزدیک او دیگر مرو ای بی بصر من میروم او میکشد قلاب را
چرا رفتی چرا من بیقرارم به سر سودای آغوش تو دارم
با من صنما دل یک دله کن، گر سر ننهم وانگه گله کن
دخت شیرازی ناز و طنازی چارقد گل گلی تو چی میشه نندازی
دیگه از دوری تو، من خستمو می بینی؛ که همه جوره هستمو… با نگاهت همیشه من مستم و بیا، تو بگیر دستموُ
برزی برزیپ مه مو سری تَرزی دارم با تو عرضی دارم با تو عرضی تو زیبای بی مرزی به یه دنیا می ارزی
ایران عاشقت منم ایران ای جونو تنم ایران تویی وطنم ایران ایران ایران ای تابو تبم ایران ای روز و شبم ایران اسمت رو لبم ایران ایران
کی مثه منه دلش برات پر بکشه جلو چشات بچه بشم نیادش اصلا به چشت
شبای بارونی رو تا خود صبح خیس خیالت میشم اگه از آسمون سنگ بباره تو نیای میشینم
تو مال قلبمی ردی دمدمی با یه تیر اومدی یهویی وسط خال دلمو زدی چشمات نابه آره گیراییم داره یه جوری که واسه آدم شب و روز نمیذاره
چقدر با عشق موهاشو میکردم نوازش رقصید همه جوره به سازش این دل دیوونه ولی یه لحظه هم نبود حواسش
ببین لحظه ای حال مرا ببین برگی ام افتاده بر زمین من تورا میخواهمت همین ...
یه آدم شکسته از من ساختی عاشق کش بی رحم تو با من چه کردی بغضم گلویم را گرفت از زمین و از زمان سیرم تو با من چه کردی
زلزله میکنی در قلب آرام من این همه سعی نکن افتاده ای در دام من
کجایی تو کجایی تو کجایی قرار ما نباشد بی وفایی تو با دلواپسی هام آشنایی کجایی تو کجایی
من از تو نه شاکیم از خودم که چشم و گوش بسته تورو خواستم شدم حالا یه سرشکسته
دلمو دزدید رفت حال دلمو دید رفت فقط ازم اسم کوچیکمو یه کلمه پرسید رفت
با تو تو قلبم یه خونه ساختم من عشقو تازه با تو شناختم
آره انگار یه خبراییه که دلم احساسش عالیه قلب من یه جاییش خالیه میدونم عشقم همین حوالیه
آروم بگیر ای دختر تنها این نقشه آخر نقش بر آبه
طلوع میکنم میان گله های گرگ تر در آتش ترانه ای مهیب تر بزرگ تر اگر تقاص پس گرفت اگر به سازمان نساخت اگر که روزگار بد مرا دوباره بد شناخت
آسمون بذار برات ببارمو ببین چه فصلی دارمو خاموش بکن ستارمو
هیشکی نمیبینه بعد از تو میپاشم پر میشم از خالی دیگه نمیتونم شکل خودم باشم
جون بخواه جون دلم پیش تو میمونه دلم از تو چه پنهونه دلم عاشق با تو دل بده جون دلم بی تو پریشونه دلم از تو چه پنهونه دلم عاشق با تو
یه وقتایی به فکرم باش سراغم رو بگیر از غم میخوام دلتنگ من باشی بهم وابسته شی کم کم
سرگردونم برگردونم تو آغوشت بمونم مهربونم
مگر لایق تکیه دادن نبودم تو با حسرت شانه ی من چه کردی چه کردی
گل بانو میزنم من جلو چشمات زانو دوباره میزنه باز نم نم بارون گل بانو جان گل بانو
نمیدونم نمیدونم کجا چیکار کردم خدا داد به من تورو نمیتونم نمیتونم نشه یه روز بیاد به من بگی دیگه برو
چرا رفتی نامرد چرا انقد بام سردی بری تنها میشم چرا انقد خونسردی نفسم عشقم تو شدی جونم همه کسم تو ای مهربونم
این پا و اون پا کرد و رفت تنهام گذاشت تو درد و رفت حتی بهم فرصت نداد بگم که زود برگرد و رفت
آی دلم میخواد با نگاه تو باز یادم بره کل مشکلم دلم میخواد هی بهت بگم عاشق توام از ته دلم ساقی گلم یار خوشگلم ساقی گلم
فقط یه بار مهلت بده صاف تو چشات نگاه کنم بهت بگم ای لعنتی دوست ندارم دوست ندارم
عشقمو دادمو پس نمیگیرم ازت بیا دیوونه بگرد مردم و جون دادم از ته قلبمو هیچی نخواستم ازت من
فدا جان من فدای جان تو بیا بیا بی تو من خسته جانانم ببین ببین
ترکت کنم بگیره گریت کز کنار دیوار بشکنی اما نترسی از سقوط یک سپیدار
تو کنارمی که جاده میرسه به مرز آفتاب که بهار شعله کشیده از دل زمین بی تاب تو کنارمی که دستام بوی شالیزارو میدن که پرستو ها به سمت خونه ی ما پر کشیدن
تو فکر بغض من بودی همیشه مثله یک همدرد نمیدیدی منو وقتیکه طوفان بدرقم میکرد
روزای روشنو از چشم تو دیدم این منظره خوبه بی پنجرم نکن تنهاتر از توام تنهاترم نکن …
زیر بارون مونده بودم خیس و خراب و داغون و در به در اومدی رفیق اومدی رفیق
تو این بازیو خیلی خوب بلدی که اصلا ندی دست من سندی که تو ببری هر دست تو بازیگری در اصل
چشمای تو یک طرف تموم دنیا یک طرف من باشم و تو باشیو تموم دنیا یک طرف این روانی هیچ کجا جز پیش تو عاقل نشد دنیاشو دادش به تو
عاشق شدم کاش ندونه دست دلم رو نخونه اگه بدونه میدونم دیگه با من نمی مونه
تو اینجایی تا روزایی که گم میشم تو تنهایی بمیرن نتوستن حسودایی که میخواستن تورو از من بگیرن
به همه پرنده ها بدبینم به همه رهگذرای کوچه باز میرفتی و میفهمیدم که همه فلسفه هامون پوچه
خراب شد همه دنیام، اگه بیای قراره چیو دوباره بسازی فقط قراره به یادت غمامو جشن بگیرم، شبای خاطره بازی
خوشبختی کوتاه دلگرمی کوچیک خیلی ازم دوری دوری ولی نزدیک دوری ولی نزدیک ...
هر جا تو باشی باغ های توت آنجاست دریا و نان و معدن یاقوت آنجاست آب از شراب و پاره ی مهتاب نانش هر جا تو باشی خوش به حال مردمانش
ای یار جانی یار جانی دوباره برنمیگردد دیگر جوانی ای خانه و کاشانه ی من بیا از آوازم بشنو افسانه ی من
لیلی، لیلی، لیلی جـان مــرا کُشتی بـه هرمـان دریـن قشلاق نـیــامـدی دلــم را کردی ویـران
چشمات مثل مُثلث دسات مثل گندم زار تو ،منِ قلبت همش خون
چه شور عاشقانه ای چه حس شاعرانه قدم بزن کمی با من بگو که عاشق منی بگو که دل نمیکنی همیشه با منی با من
آدما همیشه بین شادی و غم میمونن شادی و غم تنها جفتی ان که باهم میمونن اونا که بین غم و شادی باشن بهشتی ان اونا که غرق یکی شن تو جهنم میمونن
و یه قلب کوچیک نفس من شب روشن کجایی سخته از تو دل بریدن کجایی تو که دوری نفسی نیست کجایی من امیدم به کسی نیست کجایی
ای عشق دل به دریا میزنم طوفانیم امشب مست مستم از چه میترسانیم بی تو هرچه دارم رفته از دست ...
آه از عشق و غم زیبایش آتش آتش همه دریایش
که بی صبرانه می سازم برای دیدنت بازهم به دنبال تو میگردم تو درمانیو من دردم
تویی تویی دنیای من آرامش شب های من دلم شکست خدای من تو باورم کن
دردی که سینه دارد دردی که سینه دارد لیلای من کجایی از من خبر نداری چشمم به گریه نسپار در کوی بی قراری لیلای من کجایی رفتی چه بی وفایی
به منو این کاشانه بگو بگو که زنده ایم تو به گوشم افسانه بگو که دل فسرده ایم شب دیرین شیرین نشود نگهت از یادم نرود تو دعا کن قلبم برهد که به تلخی پایان بدهد
به جز تنت مبادا شقایقی ببویم تو هدیه کن دلی یا رمق به جست و جویم تو بهترین فریبی که از زمانه خوردم تو آخرین کلامی که تا ترانه بردم
آوازه خوانی را ، این سعیِ فانی را در کوچه ات هر شب برپا کردم شاید فقط شاید ، قلبت به رحم آید اما چه بی مرحم برمیگردم به سمتِ دردم
صدایم بزن که شاید زمستان من سرآید مرا زنده کن به تابیدنی که تنها ز رویت برآید صدایم بزن که بی تو فروخفته در سکوتم به بال و پری نجاتم بده که من روبرو با سقوطم
نازنین ناز تو دل بی تاب تو من به تو محتاجم و دل گرفتار تو
صدایت میزنم گاهی بگو جانم بگو جانم بگو جانم که جانم گفتنت جانم شده جانم
ای وای از دست یار توبه کردم صد بار صد باره ای وای ای توبه ی خود من شکستم هر بار هر بار
همیشه سخت رنجیدم همیشه زود بخشیدم با ترس از عشق سر کردم با عشق از ترس ترسیدم
تو پیگیر دلشوره های منی پریشونی شب های منی
دلتنگ توام که به داد دلم برسی تا عشق تو را نفسی ندهم به کسی
بارون نشست عطرتو از شونه هام بازم نشست اشک تو رو گونه هام پاییزی ام از خیابونا بپرس حالم رو از چتر و بارونا بپرس
عطر زلف تو پیجیده در این حوالی بی تو غمگین شده جاده های شمالی دل شده پای عشق تو حالی به حالی
ای عشق اتفاق زیبای جهانم ای عشق ای درد و بلای تو به جانم ای عشق ای نام تو هر دم به زبانم ای عشق
من کنار هیشکی دردم کم نشد من رفیقامم عوض کردم نشد همه ی یک جوری نشون دادن بدن اونا که دورم بودن دورم زدن
تو نفسی برام همه کسی برام خیلی قشنگه که دلواپسی برام تو نفسی برام همه کسی برام خیلی قشنگه که دلواپسی برام
چشات مث دریاست دلم میخواد تو ساحلش خوابم بگیره اون دو چشمارو تا آخر دنیا دیگه یادم نمیره
ناراحتم آخه قهر نبودیم حتی یه ساعتم امکان نداشت بی خبر بذارتم اون بی تقصیره من بد عادتم حالم بده چی به سر قلب من اومده هنوز حسم بهش همون قده چرا فکر جدایی به سرش زده
دلم زیر و رو شد زیر و رو شد تو به هیشکی نگو همون که میخواستم مو به مو شد تو به هیشکی نگو همون که میخواستم مو به مو شد تو به هیشکی نگو برا خیلیا حال ما آرزو شد تو به هیشکی نگو
دارم به این فکر میکنم تو فکر تو چی میگذره که خسته شدی واسه فراموش کردنم به چه چیزی یا چه کسی وابسته شدی
آخه مگه میشه یه جور عوض بشی نشناسمت من تموم تقصیرارو گردن من یهو بندازی و بگی بدم من
دریاست چشای تو خود دریاست رویاست داشتن تو مثل رویاست بی تو نمیشه اصلا قدر تو میدونم حتما چی میشه تقسیم کنی دلخوشی هاتو با من چی میشد بشینی پیشم منو ببینی یه جور میبینمت انگار تنها آدم رو زمینی
رو به راه نیستم اگه میشه برگرد رو به راه نیستم کی راه تو سد کرد میدونم تو هم هنوز پابند این حس پس بخاطر هر جفتمون هستی برگرد
بی تو پر از داغ پریشانیم مهر جنون خورده به پیشانیم
من آخرین آوازم زخمی ترین پروازم میسوزم و میسازم حالم خوش نیست
امشب تمام عاشقان را دست به سر کن یک امشبی با من بمان با من سحر کن بشکن سر من کاسه ها و کوزه ها را کج کن کلاه دستی بزن مطرب خبر کن
لالا کن دختر زیبای شبنم لالا کن روی زانوی شقایق بخواب تا رنگ بی مهری نبینی تو بیداریه که تلخه حقایق
ای همه زیبایی من خاک تماشایی من عشق اهورایی من ایران ایران بغض تو بر شانه ی من خنده ی مستانه ی من ای که تویی خانه ی من ایران ایران
شب و روز بد و خوب به کارات فکر میکنم دیگه کی میرسی ساعتو چک میکنم آخه از کجا بدونم کی میای دردت به جونم
امشب غزل مرا به هوایی دگر ببر تا هر کجا که می بردت بال و پر ببر تا ناکجا ببر که هنوزم نبرده ای این بارم از زمین و زمان دورتر ببر
من انگار قبل از این زندگی ی بار از زمین و زمون رد شدم ی بار از جهانی که دنبال ماست از این حرمت بینمون رد شدم
وقتی چشمامو میبندم یه صدا همیشه میگه اینجا دیگه جای تو نیست خسته ای وقتشه دیگه
همراه این صدا به سفر میروم به نمیدانم میدانم
مثال علف هرز خبرا می پیچه به دورم و به گوش من می رسه اینا می گن لال شدم
دند نرم کاسبا ، چار چوب و قالبا غریب و آشنا من رو خاکریز باورام وایستادم
بکوب پاهات و محکم روی زمین و باز بکوب که تازه اول مسیره روی پات بمون انتهای این مبارزه برد با ماست، بجنب وقت نیست پاشو بگو من ادامه میدم
با اینکه مغز درگیر کاره ، فکرم زیرِ تیرِ داره مقصد دیگه تیره تاره ، ولی من میمونم میدونم میخوان از من چی بسازن حتی توو فکرشون من نمیبازم بذار حالا روم شطرنجی بذارن ، ولی من میمونم
کم کم داره از دستم میره دلم میدونی نباشی میگیره دلم واست بی قرارم آتیشه دلم هیچ جوره نمیشه عادی شه برم
بیا آسمونم بیا آروم جونم بیا من پشیمونم بیا ای مهربونم بیا
قدم بزن با من تموم این شهرو این اولین باره عاشق شدم با تو
منو ول نکن من این گوشه ی دنیا تک و تنهام من دیوونه از این دنیا فقط دستاتو میخوام
بیقرار توام به خواب هر شبم در کنار توام چه عاشقانه در انتظار توام بیا بمان کنارم ...
میخوای دوتایی بشینیم پایتم من هرجا بری پایتم من شمالو بچینیم پایتم من تو لب تر کن میخوای دوتایی بشینیم پایتم من هرجا بری پایتم من شمالو بچینیم پایتم من عاشقتم خب
یه ساعت شنی تو دستمه خستم از بس که نیومدی رفتی که بری قرارمون این نبود اینجوری ردشی که خاطره ام بشی قرار بود مال من بشی
ای وای همه چی خوب بود چشمون کردن نمیتونن ببینت با من کاشکی بشه اون روزا برگردن
داره میریزه دلم از عشقت ولی نمیاد به چشمت من که رو بازی کردم حالا تو هم بیا یه چشمه
من بدون تو یه ساحلم که غرق آبه دیگه نمیخوریم بهم اینم جوابت بیا بگو میخوام تورو بازم دوباره ...
برو خوش باش دیگه فکر من ساده نیوفت آره عاشقت بودم تهش یه وقت نگی نگفت من دیوونه به پات هرچی که بودو دادمش رفت …
چی شدم اینجا بعد تو یه آدم بی خواب تا دم صبح من که به همه باختم این بارم به تو
حیف روزایی که ترسیدم نمونی من عوض شدم برا تو تو همونی تو از اول مال این حرفا نبودی …
منو ترس نبودت یه وقت بعد تو روزای سخت عین تبر این درختو میبره آخر
کو تا دوباره ساحل از من دست برداره از حال این کشی فقط خشکی خبر داره
طوفان شد و رفتی ترسیدی از مردن موجا منو سمت ساحل نیاوردن
گفتی دوستم داری حق با تو بود آره اما تو تعریفت از عاشقی با من زیادی فرق داره
تو که باشی کنارم همه چی ردیفه دل من با تو قرصه با یه لشکر حریفه تویی دار و ندارم چه خوبه تورو دارم ...
شیرین ادایی شیطونی بلایی کاری میکنی که عاشقت روانی شه میمیرم واست لب تر کن آره فقط کاری میکنم که عشقمون جهانی شه
بی تو غم شده رفیق فابم حتی با قرص خوابم نمیتونم بخوابم برگرد دوباره روبرام کن خودت کاری برام کن از این غصه رهام کن
گم شدم تو جاده نابودم ببین محو این راه مه آلودم ببین چی شدم قبل از تو کی بودم ببین
هنوزم دلم نزدیکه بهت تو پیش منی تا نگیره دلت چه خوبه که تو کنار منی من تنهایی میشم عزیز دلت
جوابمو بده کجا دلت برید چی شد که رابطه به اینجاها رسید یه راه حل بده چقد بگم بهت واسه تو هم بده بی من ببیننت
هرجا راه میرم تورو میبینم بعد یادم میاد چرا شدی مثل یخ سرد مث سردرد
سرد بود آره خیلی سرد بود خاطرات خوبمون خیلی کم بود آره خاطرات خوبمون خیلی کم بود ولی چرا خنده های تو پر غم بود
همراه من شو در طوفان سختی ها ماه من شو در تره بختی ها آوازم شو تا فردای آزادی
به سپیده آسمان رسیدن از تو در شب پروازم به خیال خوش غزل شنیدن از تو حافظ شیرازم
بارانی و من ابری در بهار در شعرم بخوان از چشمم ببار
لبهایم را می خندیدی چشمانم را می باریدی در رویایت می چرخیدم آوازم را می رقصیدی
وقتی از ما حرکت بود کار ما پر برکت بود
هومبا شیر شیر گاو هومبا به روغن گاو
دلم چنون گتشن از ای عمر تلخ و بی حاصل اگم خوشا هما که نه احساس ایهه نه جون و نه دل