تو پیگیر دلشوره های منی پریشونی شب های منی
بارون نشست عطرتو از شونه هام بازم نشست اشک تو رو گونه هام پاییزی ام از خیابونا بپرس حالم رو از چتر و بارونا بپرس
تو ماهی و من؛ ماهیِ این برکه ی کاشی
ای درد ببین به استخوان رسیدی همین که از دلم بریدی ببر مرا به هرکجا عشق
نشسته ام به این امید میان بغض و گریه ها ببینمت نگار من بگو چرا نشد تورا بچینمت بچینمت
دلتنگ توام که به داد دلم برسی تا عشق تو را نفسی ندهم به کسی
عطر زلف تو پیجیده در این حوالی بی تو غمگین شده جاده های شمالی دل شده پای عشق تو حالی به حالی
نیم دیگرم تمام عشق و باورم اگر من از تو بگذرم میمیرم عاشق توام نرو که بی تو هر قدم نمیشود به غیر غم تقدیرم
مست و خرابه عطر گیسوی توام عاشق تاب و گره موی توام رفتی و یک روز دلم بند نشده بعد تو این بغض که لبخند نشد
مه دخت فریبای پریوش تو کجایی از من شده ای خسته و از عشق فراری