آروم بگیر ای دختر تنها این نقشه آخر نقش بر آبه
آسمون بذار برات ببارمو ببین چه فصلی دارمو خاموش بکن ستارمو
چشم تو انگیزه ی عاشق شدنو به وجودم داده قلب من از دیدن زیباییات به تپش افتاده
الله ایساعدنه ما عدنه غیره مگر خدا یاورمان باشد که ما را کسی جز او نیست نِبحِر ابمایِ الخیروالله و انغَنِّی للهور دریای رنج مان را در می نوردیم و برای نی زار – هور – ترانه سر می دهیم
حتی فکرشم نکن نمیشه ادامه داد تا میام ببخشمت همه چی یادم میاد نگو بی رحم شدم واسه من که ساده نیست نگو باره آخره اولین بارت که نیس
طلوع میکنم میان گله های گرگ تر در آتش ترانه ای مهیب تر بزرگ تر اگر تقاص پس گرفت اگر به سازمان نساخت اگر که روزگار بد مرا دوباره بد شناخت
هیشکی نمیبینه بعد از تو میپاشم پر میشم از خالی دیگه نمیتونم شکل خودم باشم
به ساز گوش کن و آرام از این مزرعه بگذر این مزرعه پیشین تر از این حادثه پوسید
میحانه میحانه غابت شمسنا الحلو ما جانا حیک بابا حیک