علی علی تو به والله تمام منی دل ببری همه شب ماه تمام منی
از تو نشان آمده شاه جهان آمده کل بکشان کف بزن راحت جان آمده
حق القدمت را ، با جان دهم ای دوست دریاب تنم را ، دریاب سَرم را
شهر الف میبود در پس کبر آمدی اکبر اوضاع من
کسی به شدت تو به صخره ام کوبید و من فرو رفتم به قهر دریاها
شب مهتاب که مهتابم نیومد نشستم تا سحر خوابم نیومد
من جلد تو هستم بر بام تو هستم تو شمس منی من خورشید پرستم
خوی علی خوی او روی علی رویِ او دست به زانو زند ، فتحِ اراضی کند
مثل غلاف به چاقو به من توجه کن؛ مثل مریض به دارو به من توجه کن مثل نماز به خلوت به من توجه کن؛ مثل خدا به عبادت به من توجه کن