آه از عشق و غم زیبایش آتش آتش همه دریایش
تویی تویی دنیای من آرامش شب های من دلم شکست خدای من تو باورم کن
یا برگرد ، یا آن دل را برگردان یا بنشین یا این آتش را بنشان آه جان ، آخه تا کی سرگردان ای زیبا ای رویا
تنها رفتی و بی تو موجی سر گردانم دریایم باش دنیا بی تو بیمار است آخر کجا ماندی برگردی کاش
که بی صبرانه می سازم برای دیدنت بازهم به دنبال تو میگردم تو درمانیو من دردم
دردی که سینه دارد دردی که سینه دارد لیلای من کجایی از من خبر نداری چشمم به گریه نسپار در کوی بی قراری لیلای من کجایی رفتی چه بی وفایی
نکنی گذری به شکسته پری که ز حال دلم دهمت خبری به خدا که بیا چو نسیم سحر به سرم گذری کن
چشم تو باده ترین جام حلالی است که هست در مقامی که همان حال محالی است که هست