یار منی یار منی عشق پنهان منی من ندانم که چرا دردی و درمان منی
نور منی باش در این چشم من چشم من و چشمه حیوان من گل چو تو را دید به سوسن بگفت سرو من آمد به گلستان من
گرفتارم به چشمان تو به دنیای تو دوست دارم زمستونم که رو شونه ی کسی غیر تو نمیبارم دوست دارم
نگار نازنین من بهار دلنشین من تو با دلم بگو چه کردی تمام من فدای تو فدای خنده هایه تو تو با دلم بگو چه کردی
کجایی کجایی دلم هواتو کرده یه عکس دوتایی مونده ازت که درده هنوزم به یادت بی خواب و بی قرارم تورو تا نبینم خوب نمیشه حالم
دوباره شونه های تو دوباره های های من چه جای خوبیه آغوش برای درد های من
جای جای این جهان را گشته ام هم زمین هم آسمان را گشته ام خالق دنیای زیبا عشق بود آنچه انسان ساخت از ما عشق بود
اين روزا از رو ندارى عاشق و معشوق ميشن من يه ليلى ميشناسم مهرشو از مجنون گرفت دختر گل فروش از بس كه گلاشو نفروخت كاسه ی گدايى رو به سمت اين و اون گرفت